شانس یا ریسک کردن
چطور ریسک کردن شانس شما را در رسیدن به موفقیت بیشتر میکند?
شانس یا ریسک کردن
شانس نتیجهی ریسکهایی است که در طول زندگی انجام میدهیم. همواره ریسک پذیری فقط مربوط به مباحث کاری نمیشود. هر آدمی در هرجای جهان و با هرشرایطی میتواند ریسک کند. حتی با این تفکر که بدشانسترین آدم در جهان هستید.
ریسکهای احساسی. فکری یا حتی ریسکهای اخلاقی که در طول روز داریم شامل دیگر موارد ریسکپذیری ما میشود که ممکن است به آن دقت نکرده باشید. اگر شانس را به مانند باران تشبیه کنیم و ریسک را مخزن جمع اوری آب هرچقدر میزان ریسک پذیری ما بیشتر باشد باران بیشتری را جمع اوری خواهیم کرد.
قدردان بودن
هرکسی که به شما کمک میکند تا بتوانید ریسک کنید و نقش مهمی در انجام این کار دارد را باید قدردانش باشید. به این موضوع فکر کنید وقتی که با شما میگذراند را میتواند صرف یک شخص دیگر کند. هنگامی که با یک دوست مشغول صحبت هستید و در حال کمک گرفتن از او هستید سعی کنید از او برای صحبت با شما قدردانی کنید. علت دیگری که باید حس قدردانی را درخود پرورش دهید این است که با قدردانی کردن از دیگران، حس روحی و انگیزشی هم به خودتان و هم به طرف مقابل میدهید. نعمتهای فراوانی زمانی سمت شما میآیند که قدردان زحمات دیگران باشیم و هرگز آنها را نادیده نگیریم.
تغییر رابطه با ایدهها
ریسک اینکه ایدهها را تبدیل به فرصت مناسب برای رسیدن به موفقیت کنیم در همهی موقعیتها وجود دارد.همواره ایدههای مختلفی به ذهن میرسد که یک بخشی از آنها عالی و یک بخشی از آنها ترسناک میباشد. منظور از ترسناک این است که ممکن است تصور کنید اجرای این ایده نه تنها باعث پیشرفت شما نمیشود بلکه باعث متضرر شدن شما شود. تصور کنید که به عنوان یک نویسنده در هواپیما نشستهاید و در کنار شما یک ناشر حضور دارد آیا این ریسک اجتماعی را میپذیرید که درباره کتاب خودتان با او صحبت کنید؟ پاسخ ناشر هرچه باشد شما ایدهای که داشتید را عملی کردید و خود را از محدود امنی که داشتید خارج کردهاید. ممکن بود این فرصت دیگر پیش نیاید. ریسک پذیر بودن بستگی به این دارد که شما چقدر به آیندهای که برای خودتان ترسیم کردید خوشبین باشید و میزان تلاش شما برای رسیدن به ان چقدر باشد. اگر نظر یا تجربهای در مورد ریسک کردن دارید با ما درمیان بگذارید.
حال چگونه ریسک پذیری می تواند شما را به سمت زندگی بهتر سوق دهد؟
بسیاری از بزرگترین دستاوردهای زندگی به خارج از منطقه راحتی شما نیاز دارند. این بدان معناست که آیا این به معنای غلبه بر خجالتی بودن برای اجرای صحنه ، سرمایه گذاری پول برای کمک به شغل شما در رشد است یا قرار دادن خود در آنجا برای فرصتی برای پیدا کردن عشق است ، برخی از عالی ترین تجربه های زندگی به دلیل ایجاد ریسک انجام می شود.
با این حال ، بسیاری از ما با عدم اطمینان که همراه با ریسک است ، کار سختی را انجام می دهیم. احساس ناآرامی از ندانستن نتیجه و ترس از شکست احتمالی رشد می کند. چه می شود اگر در مقابل همه خجالت بکشم؟ چه می شود اگر من تمام پولی را که سرمایه گذاری کردم از دست بدهم؟ اگر قلبم را باز کنم و نپذیرم چه می شود؟ اگر من به اندازه کافی خوب نباشم چه می شود؟
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سرمایه گذاری و بازار سرمایه و بورس حتما مقاله هومان را بخوانید.
کلید موفقیت چیست؟ یادگیری یا شکست
بسیاری ممکن است دیدگاه منفی از عدم موفقیت داشته باشند ، اما در واقع ، این می تواند یک ابزار اساسی برای شخصیت سازی باشد. عدم موفقیت ما را قوی تر و مقاومت می کند. افرادی که شکست می خورند به طور مکرر در مواجهه با مشکلات دچار پایداری می شوند.
نگاه کنید به شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده ، ابراهیم لینکلن ، که هشت انتخابات را از دست داد ، دو بار در کسب و کار شکست خورد و قبل از اینکه یکی از بزرگترین رئیس جمهور آمریکا شود ، دچار یک شکست عصبی شد. با شکست ، او پایداری لازم را برای رهبری کشور خود در یکی از سخت ترین دوره های تاریخ ایجاد کرد. شاید او هرگز نمی توانست چنین کاری را انجام دهد بدون اینکه خود بسیاری از شکست ها را تجربه کند.
این به ما چه می گوید؟ ریسک کردن به معنای موفقیت در هر زمان نیست ، و این خوب است! روند ریسک پذیری ممکن است منجر به شکست شود ، اما حتی این امر می تواند با افزایش ظرفیت بهبودی سریع از مشکلات ، ما را به یک فرد بهتر تبدیل کند.